سریال این عشق را چه بنامم سال 2015 از شبکه استارپلاس هند پخش شد. این سریال در ژانر درام و کمدی عاشقانه ساخته شده است.
تاجری جوان، پولدار و مغرور و خشک که اعتقادی به عشق ندارد و در بند رابطه نیست، در سوی دیگر دخترک شهرستانی بسیار شاد و مهربان و ساده که به نظر شما اگر این دو یکدیگر را ببینند عاشق می شوند یا متنفر؟ این دخترک ساده کمی هم لجباز است و همین…
Barun Sobti در نقش آرناو
Sanaya Irani در نقش خوشی
Vishesh Bansal در نقش آراو ارنای
Dalljiet Kaur در نقش آناچالی
Abhaas Mehta در نقش شیام
Akshay Dogra در نقش اکاش
خلاصه داستان که همه جا گفته شده:
فرهاد اصلان برای درمان مردی که دنبالش بود به یک دکتر نیاز پیدا می کند و برای همین با دکتری به نام آسلی چینار که خودش رو فدای درمان انسان ها کرده آشنا می شود. دو انسان که به اندازه ی سیاه و سفید با هم متضاد هستند و به هیچ وجه امکان با هم بودنشان وجود ندارد .آسلی که به زور در عمارت نگه داشته شده بود در تلاش بود تا فرد زخمی را درمان کند که شاهد چیزی می شود که نباید می شد و این آغاز ماجرایی است که زندگی و سرنوشت این دو را تحت تاثیر قرار می دهد.
+ اونقدر از این سریال تو صفحات مجازی دیدم و خوندم البته من اصلا خلاصه داستان سریال رو هم نخوندم از بس عکس های این دو بازیگر یعنی ابراهیم چلیک کل و بیرجه آکالای رو دیدم و از بس اسم آسفر دیدم تا بالاخره قلقلکی شدم یه قسمت دانلود کنم ببینم چی داره...
هنوز چند دقیقه از سریال نگذشته بود که واقعا شک کردم دارم سریال ترکی می بینم! آیا واقعا ترکها هم قابلیت اینجور فیلمنامه نوشتن رو هم دارند؟ شخصیت پردازی روی دو شخصیت آسلی و فرهاد و خصوصا فرهاد(فرحات) بسیار عالی بوده و به جرات میگم واقعا عالی هم بازی کرده ابراهیم چلیک کل و اینو هم تا حدود زیادی مدیون پارتنر معرکه اش یعنی بیرجه آکالای هست. برخلاف کسانی که مجذوب فرهاد شدند من در همین لحظات اولیه سریال، شیفته بازی خانم بیرجه آکالای شدم... چقدر روان و راحت بازی می کنه و چقدر زیبا و سلیس و واضح دیالوگ میگه... چقدر عالی و شاهانه بازی می کنه..... شاید چندین و چندین مرتبه سکانس های این خانومو می بینم و سکانس های فرهاد و آسلی رو، چندین و چندین مرتبه می بینم چقدر عمیق بازی می کنند... حلال اولسون والله....
من 10 قسمت این سریال رو دیدم و فعلا رها می کنم و ترجیح میدم پس از اتمام مجددا از ابتدا ببینم و البته با این شرط که نشنوم نویسنده و کارگردان ساچمالامایی باشلامیشلار وگرنه اینو هم نیمه رها می کنم.
معرفی شخصیت های سریال:
* شخصیت فرهاد شخصیت اصلی و کاراکتر اصلی و به اصطلاح کاراکتر سیاه سریاله و همیشه هم سیاهپوشه: شخصیتی که در کودکی و نوجوانی به خوبی تربیت شده و وجود پاک و سالم و قلب مهربونی داره و الگوی خواهر و برادر کوچکتر از خودش هست و پسر خوبی هم برای پدرش(پدر ناتنیش نجدت). اما پدرش در همون عنفوان نوجوانی فرهاد کشته میشه و عده ای تحریکش می کنن که اسلحه بگیره دستش و قاتل پدرش رو بکشه و همین باعث میشه که نقاط سیاهی روی قلبش به وجود بیاد و درونش در یک تاریکی فرو بره و عواطفش سرکوب بشه و جز اسلحه و خشونت چیزی حالیش نباشه. یک انسان مهربان و لطیف که تبدیل به یک انسان یخ زده شده....
* در مقابل؛ آسلی چینار یک دکتر ماهر در عرصه طب کودکان و اطفال هست و در بیمارستانی پزشک و جراح هست و قلب مهربونی داره و مورد احترام بیمار و غیر بیماران هست و او همه عشق و زندگیش رو روی کارش گذاشته و زندگی خوب و آرومی داره. آسلی طی اتفاقاتی در مواجهه با فرهاد قرار می گیره و این تقابل، آغاز دگرگونی هایی در شخصیت طرفین هست که به خوبی به تصویر کشیده شده است و قابل لمس برای مخاطب هست.
* کمیسر جم: برادر آسلی هست. و فردی است که به شدت دنبال عدالت و مجازات مجرمین و متخلفین است.
* نامیک که در واقع پدر واقعی فرهاد هست که این قضیه ازش مخفی شده و در سریال به عنوان دایی فرهاد هست.
* یتر: مادر فرهاد و همسر نامیک بوده که ازش جدا شده و با شخص دیگری ازدواج کرده که حاصل اون هم دو فرزند دختر و پسر هست.
* ییگیت: برادر کوچکتر فرهاد اصلان و دادستان هست و او هم فردی است که به شدت دنبال عدالت و مجازات مجرمین و متخلفین است. شخصیتشو دوست دارم.
* جونیت، عابدین، گلسوم، ویلدان، هاندان هانیم، و .... شخصیت های نسبتا فرعی سریال هستند.
* به لحاظ محتوا:
+ خوبیش اینه که فرهاد و آسلی شرعا و رسما و عرفا عقد نکاح رو جاری کردن و این خودش اولین عامل حاشیه رو از بین برده. حقتا چوک سویندیم
+ اما طبق معمول ما شاهد حاشیه هایی مثل خیانت، ارتباطات نامشروع و نتیجتا بچه نامشروع هستیم.
+ شاهد نفوذ جریانهای مختلف اجتماعی در سازمانهای دولتی و نظامی و انتظامی هستیم یعنی حضور نفوذی و جاسوس و خائن. یعنی همه شونم همه جا یه آدم دارن واسه خودشون لامصبا. خخخخ
+ شاهد استفاده از انواع مختلف اسلحه و وفور اسلحه و قتل و کشتار. یعنی همه هفت تیر کش شیش لول بندی هستن مال خودشون
+ به طور طبیعی ما نباید فرهاد را کاملا دوست داشته باشیم اگرچه ما گذشته اش را در ابتدای سریال متوجه می شویم اما آیا چرا باید از اسلحه بدست گرفتن او و کشتار و ... او زیاد خرده نگیریم و ناراحت نشویم و به روی خودمان نیاوریم؟! چون فرهاد مثلا هیکل ورزشکاری دارد و عاشق آسلی یعنی دکتتتتتتر شده است؟ تصمیم می گیریم قدری به او حق بدهیم sadece bir az cik... /
bi sikinti yok yani
+ فعلا نمی خوام در زمینه محتوا، چیز خاصی بگم صبر می کنم سریال هرزمان تموم شد و منم عمرم کشید تا اونجا اون موقع بگم. امیدوارم در یک فصل تمومش کنن اونم خیلی تر و تمیز. umarim از این حاشیه های عشق قدیمی و عشق جدید و زن جدید و مرد جدید وارد سریال کردن برای از راه به در بردن فرهاد یا آسلی، ایجاد نکنن که o zaman sinirlerim cok daha kotu bozulucak
* نقد فنی:
+ بازیگر زن یعنی بیرجه آکالای واقعا فوق العاده است. من همانطور که فقط سریال های بازیگر زن کره ای یعنی gong hyo jin رو می بینم اونم که دو سال یه بار یه دونه اگه بازی کنه. این دوتا برای من عین همن. خیلی طبیعی بازی می کنند. آفرین حلال اولسون سیزلره. بزرگترین علت این مشاهده این سریال اول همین خانوم هست. البته من به اصطلاح فن هیچ بازیگری نیستم که بخوام براشون پست و کامنت و لایک و اینا انجام بدم فقط صرفا بازیشونو دوست می دارم. تصویرش ملیح و صدایش هم دلنشین.
+ بازیگر مرد یعنی ابراهیم چلیک کل: این فقط نظر منه البته. من فکر می کنم از خود این بازیگر هم اگر بپرسی کدوم نقش و سریالتو دوست می داری همین سریال عشق سیاه و سفید رو بگه. بقیه سریالهاش چنگی به دل نمی زنه چون سناریوها کلیشه ای و پارتنرها هم ضعیف.. این بازیگر هم فوق العاده در نقشش ظاهر شده اصلا یه چیزه دیگس. لحن صحبت کردن و تغییر صداش هم عالیه. هرچند فکر می کنم در قسمتهای ابتدایی لحنش خشک و رسمی تر بود اما الان لحنش لاتی میزنه. که شاید این هم به دلیل تغییر درونی در شخصیت این فرد در طی سریال هست چون طبیعتا شخصیتش تحت تاثیر آسلی دگرگونه میشه
+ صحنه های دوتایی آسلی و فرهاد خصوصا در دعواهاشون موتیش و شاهانه و هاریکا و فوق العاده. تکه پرانی ها و حتی دیالوگها و حرکات طنزگونه شون هم دلبری می کنه. صحنه های غم گدازانه شون که دیگه هیچی... انگار یک فرهاد و آسلی در درون همه ما هست.... خخخخ.....فاز عرفان برداشتم... طوریکه خود من از دیدنشون سیر نمیشم. باید سریال رو فقط دیالوگ بدن اینو و آسلی حرف بزنن. حلال اولسون سنه ایول الله
+ بازیگر خانم نقش یتر هم خیلی خوب ظاهر شده و حتی به نظر من بازیگر مرد نقش نامیک هم همینطور. تن صدای هردوشون رو دوست دارم.
+ بازیگران فرعی مثل عابدین و دیلسیز رو هم می پسندم هرکدومشون طنز خودشونو دارن.
+ پای همین چند قسمتی که دیدم هم کلی خندیدم و هم گریه کردم و هم بغض کردم و هم شگفت زده شدم.
+ ضرب الثملها و حکایات ترکی هم در این سریال دیده میشه و شنیده میشه عالیه. می بینم به مامانم هم میگم.
+ لباسها و گریمهاشون قابل تحمله. حداقل مثل فشن شو ها نیست. من دوست دارم.
+ از موسیقی متن عالی این سریال نمیشه گذشت من که قلبم از جا کنده میشه رسما. اوفففففففف
+ اگر سریال دست سرنوشت رو دیده باشید لوکیشن عمارت خانوادگی در این سریال، همون لوکیشن سریال دست سرنوشت هست.
+ این سریال منو یاد سریال کره ای مشکلی نیست این عشقه میندازه. بیمار روحی ای که دکترش رو دوست داره و دکتره هم بیمار رو دوست داره و ....
+ بشدت فرهاد منو یاد قباد میندازه وقتی با شهرزاد آشنا شد و مثلا داشت متحول میشد.... اندازه یه سریال ترکی هم نتونستن در شبکه خانگی سریال تولید کنن که من همون فصل یکم بوسیدمش گذاشتمش کنار........ بیراکتیم.........
+ بیرجه آکالای برای من حالاتش تداعی کننده آدری هیپورن و اینگرید برگمن است
Birce Akalay
Sanki Yüzü benziyor
audrey hepburn
ابراهیم چیلیک کل هم برای من حالاتش تداعی کننده همفری بوگارت و کری گرانت هست.
İbrahim Çelikkol
Sanki Yüzü benziyor
humphrey bogart
+ همونطور که در ابتدای مطلبم عرض کردم امیدوارم با حاشیه زدن های بی مورد، از عمق دادن به شخصیت پردازی کاراکترها غافل نشن و به صورت استثنا ما یک سریال ترکی جذاب رو شاهد باشیم.
یادم میاد در نقد کلی اولیه ای که برای این سریال نوشتم، گفتم امیدوارم شاهد یه سریال ترکی جذاب باشیم. الان می خوام بگم که اون حرفمو پس می گیرم قبل از بیرون زدن رسمی حاشیه های این سریال می شد گفت این سریال، یه سریال جذابه اما نه سریال ترکی جذاب.... الان اعتراف می کنم این سریال هم مثل سایر سریال های ترکی شده و وارد کلیشه های همیشگی شده البته بازیها کماکان خوبه اما وقتی سناریو ضعیف میشه (مثل قهر و آشتی های مکرر یا تیر خوردن یا زخمی شدن یا دزدیده شدن و ..) حس رو از آدم می گیره.
ورود سناریست های جدید و عدم تسلط به سناریو های نوشته شده توسط سناریست های قبلی و نقض کردن خیلی از مکالماتی که بین شخصیت های سریال رد و بدل شده از ضعفهای بدیهی سریاله. یعنی هر سناریستی که وارد سریال شده به نوشته های سناریست قبلی پایبند و وفادار نبوده و هرکی اومده یه سناریوی جدید نوشته... این یه ضعف عمده سریاله که سریال رو رسما به کلیشه های ترکی تبدیل کرد تا جایی که از قسمت 17 به بعد رسما ریزش بیننده های صرفا ترک شروع شد و سریال توسط فن های خارجی سرپا نگه داشته شد و داره میشه.... چون ریتینگ خیلی برای سرمایه گذاران و مدیران کانالهای تلویزیونی ترکیه مهمه.
از طرفی حاشیه های بسیار عجیب(من جایی حقیقتا نه شنیده بودم و نه دیده بودم فقط یه مورد در سینمای کلاسیک آمریکا اتفاق افتاده بود که اونم اصلا به درازا نکشید یعنی به چشم نمیاد) بازیگران این سریال، اتمام حجتی از طرف بیننده های ترکیه شد مبنی بر اینکه سریال رو دنبال نکنند و نکردند که این از ریتینگ سریال کاملا معلومه.
رفتن زن بازیگر مرد سریال سر صحنه های فیلمبرداری و دعوا با بازیگر زن سریال و گفتن این جمله که به شوهر من نزدیک نشو(!!!!!!!!!!!!!!!) و بهم ریختن ست(صحنه) و حضور مکرر این خانم، خودش، خانواده اش و فک و فامیلش سر صحنه های فیلمبرداری، حضور سگ های بازیگر مرد سر صحنه و ایجاد مزاحمت و دعوا با عوامل سریال و خیلی مسایل شبیه به این.... من تا حالا همچین چیزی ندیده بودم. در ایران که هیچی اما در سریال های کره ای و سینما و تلویزیون کره هم همچین رفتارهای غیرحرفه ای رو من ندیده و نشنیده بودم. در خود سریال های ترکی در حال پخش هم غالبا بازیگرانشون حرفه ای رفتار می کنند اما رفتار غیر حرفه ای ابراهیم چلیک کل یکی از عوامل عمده افت ریتینگ سریال هست.
یه فلسفه ای داره یاسین اوزبک که میگه: از جایی که آتش نباشه، دود بلند نمیشه!
گفته میشه یک سری روابط عاطفی هم بین بیرجه آکالای و ابراهیم چلیک کل هست و حتی در واقعیت هم بیرجه، ابراهیم(ایبو) رو به حسادت کردن وا میداره و از این مسایل هم پیرامون این سریال هست که هر وقت مطرح میشه چیزی جز ضرر زدن به سریال نبوده. حتی گفته میشه ابراهیم چلیک کل از بازی در این سریال خسته شده، یا مثلا همسرش میهره باردار هست و می خواد بره با اون داخل جنگل(خخ) به زندگیش با اون و سگهای غول پیکرش ادامه بده.... حتی بسته شدن ناگهانی حساب اینستاگرام میهره زن ایبو هم از عجایب بود که خیلی دیر اتفاق افتاد. یکی از سوالاتی که باهاش درگیرم اینه که چرا زن یک بازیگر باید این همه فن پیج داشته باشه در حالی که کسی نمی شناختش قبل از این و بعد از ازدواج با یک بازیگر و پخش سریال همسرش یه دفعه این همه فن پیج پیدا کرد... یه شوخی بین ترکها سر این مساله بود و هست که میگن: شخصیت های اصلی این سریال، در واقع ایبو و زنش و خانواده یا سلاله زنش هستند و حقیقتا از رفتارهای ایبو و زنش همینطوری به چشم میاد. بازیگری که نمی تونه بین زندگی شخصیش، زنش و سگهاش تعادل برقرار کنه ... مردم ترکیه حق دارند روی این بازیگر مانور ندن و اکثر فن های این شخص هم از خیل عظیم فن پیج های خارجی معلومه کیا هستن...
بخشی از اعتراضات فن های ترک به حضور زن ایبو در محل فیلمبرداری و افت ریتینگ سریال
از ضعف های دیگه سریال: این سریال عوامل و کادرشو زیاد تعویض کرده در واقع محله برو بیایی شده برای خودش. تعویض نویسنده، کارگردان و عوامل فرعی، بلاتکلیفی تهیه کننده یا شرکت سازنده این سریال و کانال دی یکی از عجیب ترین و شرم اورترین چیزهایی است که دیدم و مهمتر بی احترامی کادر این سریال از تهیه کننده تا بازیگران این سریال به فن های ترکی و غیر ترکی، ... که چرا یه تهیه کننده ساکت و بی صدا نشسته و فن ها دارن خودشونو می کشن که توضیح بدید که فینال کلی هست یا فینال فصل، یکی نیست یه جوابی بده .... خب عزیز من شمای بیننده و مشتاق سریال، وقتی می بینی در طول این سریال این همه اسیر حاشیه شدی و اذیت شدی و نوعی شکنجه شدی و این همه بی محلی عوامل سریال رو می بینی چرا دوست داری سریالی که رسما کلیشه ترکی شده بره فصل دوم؟ آیا واقعا رفتارهای غیر حرفه ای بازیگران این سریال رو می تونی تحمل کنی؟ یه دونه سلفی از خودشون نمیدن بیرون چقدر فن ها ماههاست دارن درخواست می کنن؟! می تونی قول بدی اسیر حاشیه های سریال نشی؟ می تونی قول بدی صبح تا شب تا فن پیج ها سر ایبو بیرجه و میهره و جان دعوا نکنی و فقط فیلمتو ببینی؟ آیا واقعا اینایی که نام بردم ارزششو دارن که بین هموطنان ایرانی اختلاف و فحش و فحش کاری اتفاق بیفته؟ آیا شما در زندگیت عضله و بر و بازو ندیده ای که قربان صدقه بازیگر مرد سریال می روی؟
آیا بازیگری که به سگ، سیگار، الکل، جنگل نشینی معروفه(مسخره نمی کنم دارم ارزش و عیار رو برات مطرح می کنم)، کسی که نمی تونه زندگی شخصیشو از زندگی کاریش جدا کنه و این همه دردسر تولید کرده و خونه به دل همه کرده ، این قدر ارزش داره که بخوای براش جون بدی تبلیغ کنی و دعوا و مشاجره کنی؟! همچنین بخوانید : سریال غنچه های زخمی
به نظر من ابراهیم چلیک کل نقطه عطف در کارنامه بازیگریش در همین سریال بوده و اگر کسی از سریال های قبلی این بازیگر تعریف می کنه جدیدا یعنی تحت تاثیر نقش و کاراکتر فرهاد اصلان رفته سریال های قبلیش رو دیده و خوب ارزیابی کرده در صورتی که خیلیها هم میگن ما در سریال های قبلی ازش متنفر بودیم چی شده الان خوشتون اومده؟! ایبو در این سریال هرچی داشته رو کرده و در سریال های بعدیش تازه اگه موضوع سریال متفاوت و خوب باشه و چیزی شبیه قسمتهای اولیه این سریال، ایبو خودش رو تکرار خواهد کرد. صحنه های مشاجره و اکشن و چیزهای شبیه به این رو عالی بازی می کنه اما صحنه های احساسی رو خیلی مصنوعی و به نظرم اگر میگید که شخصیتش خجالتیه(!!!!!!) بهتره بره صحنه های اکشن در فیلمها و سریال های اکشن بازی کنه و خودشو زیر سوال نبره و حاشیه بیش از این درست نکنه.
این چیزهایی که نوشتم قسمتی از خاله زنک بازی هایی بود که این چند ماهه پخش سریال در فضای مجازی موج میزنه و چقدر اختلاف و بیتربیتی تولید کرده سر یک بازیگر ترک که حتی فن های ترک هم میگن: ما اینجا خودمونو برای این می کشیم حتی یه دونه آی لایک ترک فن به ما نگفت و به عربها گفت : آی لایک عرب فن. ایرانیا هم که هیچی حتی گفته شده ایبو به فن پیج هاش گفته به فن های ایرانی توهین کنید و بلاکشون کنید! بیا تحویل بگیر! اصلا شایعه اش هم زشته و شرم آوره چه برسه اگر واقعا واقعیت داشته باشه!
کیزلار بیر کندینیزه گلین نه اولور؟! دخترا به خودتون بیاین چی میشه؟!
...........
به لحاظ محتوای سریال:
فعلا فرهاد فهمیده که نامیک امیرهان، پدرش(ناتنی) نجدت اصلان رو کشته و هنوز نمی دونه که نامیک پدر واقعیشه؟! حالا اگر فرهاد نفهمه، احتمال داره کشش بدن بره فصل دوم چون نامیک از پسرش دست نمی کشه!
جونیت خرکیف هم همچنان داره می تازونه! خیلی عجیبه خندم می گیره!
ژولیده هم واقعا مسخره است! چطور به فردی که نمیدونی کیه و تا حالا ندیدیش میشه اطمینان پیدا کرد و به خونه راه داد و این قدر خاله خنگ، روزگار به خودش ندیده بود که ما دیدیم؟!
قضیه اوزگه و فرهاد و ویلدان هم که فعلا مالیده یعنی ماس مالی شده یعنی تو قسمت 29 رسما فرهاد از آسلی طلبکار شد! خاک بر سرت آسلی رسما از یک خانم دکتر عاقل تبدیل به احمق و خاله زنک شدی تو!
قضیه گلسوم و پسرش و نجدت... خال مشترک بین اوزگه و نجدت و جواب تست دی ان ای فرهاد اصلا با هم نمی خونه نمیدونم این سناریست ها اینقدر مانیاک تشریف دارند؟
به طور کلی سریال در حد 50 درصد یا می تونن کشش بدن بره فصل دوم یا مثلا در چند قسمت باقی مانده (بین 2-3-4) می تونن جمع و جورش کنن بره!
به نفع همه است سریال بره فینال وگرنه نابود میشید کیزلار! این ترکها ارزششو ندارن! ببینید من کی گفتم؟!
مثلا اگر واقعا میهره حامله باشه و یا بشه و بعد سریال بره فصل دوم، آیا شما حاضرید ایبو رو در اون شرایط ببینید؟! اصلا حستون به سریال میره؟! خخخخخخخخخخخخ
+ در حالیکه تهیه کنندگان سریال کارادنیز همه چیز رو گفتن و روشن کردن چرا تهیه کنندگان سریال عشق سیاه سفید هفته هاست که هیچ توضیحی نمیدن و حرفی نمی زنن؟ وجدان ندارید شماها زشت هست عیب هست. انسانها یعنی فن ها هفته هاست می گن فیناله یا فینال فصله و دارن سرش دعوا می کنند و تهیه کننده در سکوت خبری هست. خوبه یک ذره از تهیه کنندگان سریال تو بگو دریای سیاه یاد بگیرند.
یعنی خاک بر سر کانال دی و تهیه کنندگان سریال عشق سیاه سفید
آخرش کار رو می کشونن به اردوغان. اردوغان بیاد کانال دی رو بخره یا پول بریزه به حساب کانال دی بلکه این گداها یه کم وضعشون خوب بشه بتونن سریال رو ادامه بدن! یازیک لار اولسون سانا کانال دی
تا جایی که می دونم در مراسم دیشب؛ ایبوتون هم انگشترش به دستش بوده و هم میهره جون باهاش بوده! آخه من نمی دونم یه بازیگری که یه ذره برای شما احترام و اهمیت قایل نیست و باز به گفته خود ترکها صدق سری بیرجه آکالای خوب دیده شده چرا اینقدر ارزش خودتونو برای این افراد میارید پایین. فالوورهای این فرد با فالوورهای پسره کاردانیزی تقریبا برابری می کنه اونا نصف سریال عشق سیاه و سفید رو رو آنتن رفتن
اولین چیزی که با دیدن عکس بالا سمت چپ یعنی پیراهن سفیده در مراسم یا پارتی دیشب به ذهنم و زبونم اومد این جمله بود: چه قدر قیافه اش داغونه! انگار آب بدنش کشیده شده، از استرس نمی دونه چیکار کنه،.... به من چه اصلا
( من بر و باز و تیپ و اینا ندیدم یعنی به طور طبیعی اولین توجه در اولین نگاه به چهره میره نه بدن) دیگه خود دانید دخترون آریایی!
سریال غنچه های زخمی یک سریال ترکیه ای پربازدید است که قرار است به زودی (3 شهریور) از شبکه فارسی زبان جم پخش شود و امید است که طرفداران زیادی را به خود جلب کند. بیران داملا ییلماز (ایلول) نقش اول این سریال را بر عهده دارد. سریال غنچه های زخمی یک سریال درام و سرشار از هیجان است و مشکلات اجتماعی جوانان بی سرپرست را به تصویر می کشد. بیشتر بازیگران این سریال جوان هستند و هماهنگی گروهی بین عوامل فیلم باعث شده است که پربیننده تر شود.
ایلول یک دختر شانزده ساله است، خواهری کوچکتر از خود دارد و زمانی که یازده ساله بوده پدر خود را از دست داده است.
ایلول با مادر و خواهر کوچکترش و ناپدری اش در یک خانه زندگی می کند. او همیشه از جانب ناپدری اش مورد تجاوز و آزار جسمی و عاطفی قرار می گیرد. ایلول سعی می کند که این جریان را به مادرش بگوید و زمانی که مادرش را د ر جریان این موضوع قرار می دهد مادرش حرفهای ایلول را باور نکرده و او را به یتیم خانه می برد. ایلول خیلی تلاش می کند که کنار مادر و خواهرش بماند اما بی فایده است. محیط پرورشگاه برایش خیلی ناراحت کننده و دلگیر است اما کم کم وابستگی او به 4 هم اتاقی اش که دختران هم سن و سالش هستند شکل می گیرد و به آنها حس وابستگی زیادی پیدا می کند. درواقع این سریال داستان 5 دختر تنها که از دور از خانواده و درگیری های خانواده، آن هم در سن نوجوانی زندگی می کنند را به تصویر می کشد.
یک پیرمرد پولدار به نام صدری در آخرین روزهای پایانی عمرش در پی نوه گمشده میگردد و برای پیدا کردنش در روزنامه آگهی می زند. مرال (مارال) بعد از اینکه این آگهی را می بیند به این امید که نوه صدری باشد پیش صدری رفته و خودش را به عنوان نوه وی معرفی می کند در صورتی که نوع واقعی صدری کادر (ساغر) می باشد.
مادر کادر (ساغر) به نام بانو که عقل خود را از د ست داده، از تیمارستان فرار کرده و قصد انتقام از دخترش را می گیرد. در همان میان روزنامه ای که خبر پیدا شدن نوع صدری را منتشر کرده می بیند و هنگامی که متوجه میشود مرال (مارال) خود را به عنوان نوه صدری معرفی کرده شوکه می شود. بانو که ثروت صدری را حق خود می داند از مرال عصبانی می شود.
دخترها امتحان کنور دانشگاه دارند و در تب و تاب و هیجان کنکور هستند. گونی بعد از امتحان ، باخبر میشود که سونگول (سوگول) برای کنکور درخواست نداده است. (سونگول بخاطر اینکه نامادریش پول کنکور او را بدون اجازه اشخرج کرده بود نتوانست در کنکور شرکت کند)
صدری تصمیم می گیرد که برای مرال یک مهمانی بین آشناها و نزدیکان ترتیب دهد. بانو برای اینکه به مرال فشار بیاورد، یک نقشه بسیار خطرناک می کشد و با این نقشه شوم جان بقیه دخترها را نیز به خطر می اندازد.
و باقی ماجرا ......
عکس بازیگران سریال غنچه های زخمی
سریال ترکی غنچه های زخمی
عکس بازیگران جوان سریال غنچه های زخمی
عکس سریال غنچه های زخمی
عکس سریال ترکیه ای غنچه های زخمی