Ayça Aysin Turan در نقش مریم
Furkan Andic در نقش ساواش سرگون
Cemal Toktas در نقش اوکتای
Açelya Topaloglu در نقش درین
Bestemsu Özdemir در نقش بلیز
Ugur Çavusoglu در نقش یوردال
Kenan Acar در نقش گوچلو
Serenay Aktas در نقش بورجو
Dilan Telkok در نقش الا
Beste Kanar در نقش ناز
Sema Öztürk در نقش تولین
Ayten Uncuoglu در نقش نورتن
بازیگران سریال مریم
خلاصه داستان سریال مریم
آیکا آیسین توران بازیگر ترکیه ای که در نقش مریم در سریال مریم ایفای نقش می کند زنی بسیار خوش قلب، دوست داشتنی و مهربان است که پدرش یک مغازه شیرینی پزی دارد و مریم در زمانهای اوقات فراغتش به پدرش در پخت شیرینی کمک می کند. مریم آکچا در ورودی یکی از بزرگراههای استانبول بلیط می فروشد. او و دادستان اوکتای برنامه ریزی کرده بودند که با هم ازدواج کنند و زمانی که دادستان اوکتای همه برنامه های ازدواجش را با مریم فراهم کرده بود مرتکب یک قتل می شود و ادامه داستان را پرمخاطب تر می کند .....
سریال عشق حرف حالیش نیست
از شخصیت های این سریال می توان افراد زیر را نام برد:
مورات سارسیلماز با بازی (بوراک دنیز)
حیات اوزون با بازی (هانده ارچل)
ایپک و آسلی (دوستان صمیمی حیات)
دوروک سارسیلماز (برادر ناتنی مورات)
نژات سارسیلماز(پدر مورات)
دریا(همسر دوم نژات و مادر دوروک )
امینه ( مادر حیات)
توال (طراح لباس شرکت سارته)
کرم (راننده ی شخصی و دوست مورات)
دیدم (دوست دختر سابق مورات و تاپ مدل شرکت سارته)
عظیمه ( مادربزرگ مورات و دوروک)
حشمت (پدر بزرگ حیات)
این سریال دارای 31 قسمت است که هنده هرسل(Hande Erçel)در نقش اول زن به نام حیات اوزون و نقش اول مرد نیز بوراک دنیز(Burak Deniz) به نام مورات سارسیلماز است.
حیات اوزون در اصل از شهر گیرسون است و خانواده اش نیز در آنجا زندگی می کنند ولی او برای ادامه تحصیل حالا در استامبول به همراه دوستانش زندگی می کند. سریال عشق حرف حالیش نمیشه
مادر حیات، به دستور پدر حیات به استامبول می آید تا بگوید اگر کار نگیرد او را به گیرسون می برد.حیات هم از برای فرار از این شرط به دنبال کار می گردد.
حیات برای مصاحبه به شرکت نساجی سارتر می رود و بر اساس اتفاقاتی به عنوان دستیار مدیر استخدام می شود.
در همین لحظه ها بین حیات و مدیر شرکت، مورات، پیوند عاطفی برقرار می شود.
دیدِم، یکی از مدل های شرکت سارتر و دوست سابق مورات از این پیوند مطلع می شود و تمام تلاش خود را می کند که بین آن دو جدایی بیندازد.
در شرکت برای حیات اتفاقی می افتد و مورات او را نجات می دهد و از او پرستاری می کند و طی اتفاقاتی حیات اعتراف می کند که او را دوست دارد و مورات نیز همین را اعتراف می کند.
اما باز هم این دیدِم است که باعث جدایی بین آن ها می شود. این اتفاقات ادامه دارد تا اینکه بعد از ۳۱ قسمت رویای هر دوی آنها به واقعیت می پیوندد.
این سریال یک سریال درام ترکی است که محصول SHOW TV می باشد و در سال 95 در 26 خردادماه روی آنتن رفت.
مریم آکچا در ورودی یکی از بزرگراههای استانبول بلیط میفروشد. اون بسیار مهربان و دوست داشتنی هست. پدر او یک مغازه شیرینی پزی دارد که مریم در اوقات فراغتش به پدرش در پخت شیرینی کمک میکند. قلب مریم گرفتار دادستان ‘ اوکتای ‘ است. زمانی که دادستان اوکتای همه ی برنامه های ازدواج را با مریم فراهم کرده بود مرتکب یک قتل میشود و …
در این پست و مطلب برای شما داستان و بازیگران سریال ترکی Meryem مریم را فراهم نموده ایم که شما میتوانید در ادامه این بخش مشاهده نمایید و بخوانید و این موضوع را دنبال کنید
داستان و بازیگران سریال ترکی Meryem مریم
سریال ترکی مریم به کارگردانی Emre Özdür برای تولید و پخش در سال ۲۰۱۷ ساخته شده است این سریال از شبکه کانال دی در ترکیه پخش میشود و ژانر این سریال درام و عاشقانه است
داستان سریال ترکی Meryem مریم
خلاصه قصه این سریال درباره مریم آکچا است که این دختر در ورودی یکی از بزرگراههای استانبول بلیط میفروشد. اون بسیار مهربان و دوست داشتنی و خوش اخلاق است و پدر او یک مغازه شیرینی پزی دارد که مریم در زمانهای اوقات فراغتش به پدرش در پخت شیرینی کمک می نماید. قلب مریم گرفتار دادستان ” اوکتای ” است.زمانی که دادستان اوکتای همه ی برنامه های ازدواج را با مریم فراهم کرده بود مرتکب یک قتل میشود و این موضوع باعث اتفاقات و مشکلاتی برای مریم و زندگی جدید او خواهد شد
هنرمندان و بازیگران این سریال عبارتند از Furkan Andic,Ayça Aysin Turan,Cemal Toktas,Acelya Topaloglu هستند که در این سریال در کنار یکدگیر به ایفای نقش و بازی میپردازند
همچنین میتوانید جدید ترین عکسهای سریال ترکی Meryem مریم را تماشا نمایید و ببینید
بازیگران سریال ترکی Meryem مریم
……….. داستان و بازیگران سریال ترکی Meryem مریم,سریال ترکی Meryem مریم,بازیگران سریال ترکی Meryem مریم,,داستان سریال ترکی Meryem مریم اختصاصی سایت میدانم
همچنین ببینید : سریال عشق سیاه و سفید؛ خلاصه داستان قسمت آخر و عکس بازیگران سریال
سریال کره ای «بخش قلب» داستانی است در مورد پزشکان و رزیدنت های جراحی قلب که در بخش جراحی قلب بیمارستان دانشگاه گوانگ هی کار می کنند. دکتر «چویی کانگ گوک» پس از دوره تبعید به عنوان رئیس بخش جراحی قلب و عروق به بیمارستان دانشگاهی گوانگ هی بازمی گردد. اولین وظیفه او استخدام رزیدنت های جدید است.
» همچنین بخوانید :
در این میان «لی ایون سونگ» از یک دانشکده تازه تاسیس پزشکی در یک شهرستان فارغ التحصیل شده. او برای استخدام در این بیمارستان درخواست می دهد و علیرغم کارایی ضعیف دانشگاهی اش امید زیادی دارد که پزشک بزرگی شود. پزشک دیگری به نام «هایه سوک» به عنوان دانشجوی ممتاز از دانشگاهش فارغ التحصیل می شود و اولین نفری است که موفق می شود نمرات کامل بگیرد.شخصیت «ایون سونگ» و «هایه سوک» کاملا با هم در تضاد هستند. ایون سونگ شخصی است احساساتی، ولی تجربه پزشکی خوبی ندارد. هایه سوک حسابگر و خونسرد است اما ذهن باهوشی دارد.
هر دو باید برای رییس جدید بخش جراحی قلب و عروق «چویی کانگ گوک» خود را به اثبات برسانند. او معتقد است فقط شخص خاصی لایق جراح قلب بودن است. ایون سونگ و هایه سوک تنها متقاضیان دوره تخصص بیمارستان دانشگاه گوانگ هی هستند. دکتر چویی به خاطر حفظ آبروی بیمارستان مجبور می شود آنها را بپذیرد. هنرپیشه معروف «دونگ گوان» برای بیماری قلبش در این بیمارستان بستری می شود. او بلافاصله به هایه سوک که در دوره ابتدایی همکلاسیش بوده علاقمند می شود و به خاطر ارتباط «ایون سونگ» و «هایه سوک» دچار حسادت شده و اتفاقاتی رقم می خورد.
عوامل:
کارگردان: پارک ونگ کیون
محصول: ۲۰۰۷ کره جنوبی
سریال بخش قلب ((به کرهای: 뉴하트) )یک سریال محصول سال 2007 کره جنوبی به سبک پزشکی, درام می باشد . بازیگران جی سانگ ، کیم مین جونگ ، لی جی هون، چو جائه هیون و کارگردانی پارک هونگ کیونگ و نویسندگی هوانگ اون کیونگ از تاریخ دسامبر ۲۰۰۷ از شبکه ام بی سی کره جنوبی پخش شد. [۱]
سریال بخش قلب درباره کارکنان یک بیمارستان که در آن دو تا پزشک به عنوان رزیدنت وارد بیمارستان بزرگ گوانگ هی میشوند و به عنوان پزشکان بخش قلب کار خود را شروع میکنندکه بین امها روابط عاطفی به وجود می آید و هر روز با یک دستان تازه کار پزشکی و مشکلات خود را پشت سر میگذارند. در آنجا مدیر بخش قلب دکتر چوی کانگ گوک به عنوان یکی از اساتید این بیمارستان و جراح حرفه ای تمام تلاش و زندگی خود را در خدمت بیماران قرار میدهد اما روش او همواره مورد انتقاد پزشکان دیگر میباشد ...
کانگ گوک
در قسمت اول مشاهده می کنید که آهانا با پدرش در خودرو به سمت منزل می روند و وقتی به منزل می رسند ناگهان یک پسر غریبه را می بینند و آهانا ناگهان در رختخواب از خواب می پرد، گویی که یک کابوس دیده است. در صحنه بعد مادر آهانا که لیلا نام دارد در مورد ازدواج دخترش و مرگ پدر اهانا صحبت می کند که گویا پدر آهانا فوت کرده است. گویا آهانا با مادرش بسیار مشکل دارد و با همدیگر سر سازگاری ندارند. یک شب که او می خواهد بیرون برود مادرش با او جر و بحث می کند ولی او می رود و کنار رودخانه شمع به آب می اندازد که با مردی میانسال آشنا می شود و رابطه ای بین آنها شکل می گیرد. این مرد 9 سال است که همسرش فوت کرده است. این مرد که آنانت نام دارد، دوست قدیمی پدر آهانا است. آنانت مردی مهربان است که یک دختر و پسر دارد و پسرخوانده اش ریحان نام دارد که بسیار موزی است….
بیشتر بخوانید : سریال قلب من مواظب باش؛ داستان قسمت آخر سریال و عکس بازیگران
عشقِ ممنوع (به ترکی استانبولی: Aşk-ı Memnu) یک مجموعه تلویزیونی دراماتیک-رومانتیک ترکیهای است. این سریال به سفارش کانال دیترکیه و توسط آی یاپیم در دو فصل برای این کانال تولید شد. این سریال، عشق ممنوعه دو نفر که در خانهای در استانبول اقامت دارند را روایت میکند. این سریال بر پایه رمان عشقِ ممنوع اثر خالد ضیاء ساخته شدهاست.
"عدنان ضیاگل" تاجر معروف اهل استانبول است و بهمراه دخترش "نهال"،پسرش "مراد"،پسر یکی از اقوامش "مهند"،دایه ی فرزندانش "مادمازل"،خدمتکارانش "آقا سلیمان،شهیره خانم،جمیله،نسرین و بشیر"در خانهای بزرگ زندگی میکند و مدتی است همسرش را بر اثر بیماری از دست داده.عدنان ضیاگل مدتی است به "سمر" دختر یکی از تجار معروف استانبول علاقهمند شدهاست.درحالیکه مادمازل به عدنان علاقهمند است و منتظر پیشنهاد ازدواج اوست.پدر سمر هم مدتی قبل و بعد از اینکه شاهد خیانت همسرش بود فوت میکند.سمر بعد از ازدواج خواهرش "بیسان" با "نهاد" که یک تاجر است با مادرش "فیروزه خانم" زندگی میکند.بیسان قبل از باردار شدن از نهاد و ازدواج با او با مهند قرار میگذاشته.بعد از مرگ پدر سمر آنها دچار مشکلات متعدد مالی شده اند و فیروزه خانم در صدد ازدواج با عدنان برای خارج شدن ازین وضعیت است که عدنان به سمر پیشنهاد ازدواج میدهد و با وجود اینکه فیروزه خانم اول مخالفت میکند اما وقتی میبیند که هردو بهم علاقهمند هستند قبول میکند.بین اعضای خانواده هم تنها کسی که سرسختی بیشتری نسبت به بقیه برای ورود سمر به خانواده دارد نهال است چون نمیخواهد کسی جای مادرش رابگیرد.بعد از ازدواج سمر به خانه ی عدنان میآید و زندگی مشترکشان آغاز میشود.اوایل همه چیز خوب پیش میرود و سمر سعی میکند در دل اعضای خانه جا بازکند و خودش را به عنوان خانم جدید خانه به همه ثابت کند و برای نهال و مراد مادری کند اما در همین زمان سفرهای تجاری همسرش که با باجناقش نهاد شریک تجاری است آغاز میشود و او تنها میماند و همین باعث میشود به مرور از عدنان دور شود.مهند که پسری جذاب و بسیار خوش گذران است و بهمراه آنها در خانه زندگی میکند به مرور زمان مجذوب سمر میشود و تلاش میکند که او را از ذهنش بیرون کند اما در نهایت عاشق او میشود و سمر هم که اوایل سریال از مهند بخاطر اذیت کردن خواهرش متنفر بود به مرور به مهند دل میبندد و عاشق او میشود.بعد از مدتی فیروزه خانم برای زندگی به خانه عدنان میآید و متوجه میشود که سمر و مهند بهم علاقهمند هستند و در صدد است بر میآید که جلوی آن را بگیرد و به همین خاطر سعی میکند نهال را به مهند نزدیک کند اما مهند به سمر نزدیک و نزدیک تر میشود و در آخر عشقش را به سمر ابراز میکند و اوایل سمر از پذیرفتن عشق او خودداری میکند اما بعد از مدتی مهند را قبول میکند و به همسرش خیانت میکند.این درحالیست که مهند با "الیف" مدل مشهور قرار میگذارد و نهال هم عاشق اوست.در پایان این فصل میبینیم که زمانیکه مهند و سمر در باغ خانه ی عدنان باهم هستند یکی از اعضای خانه آن دو را باهم میبیند.
بشیر راننده خانواده کسی بوده که مهند و سمر را باهم دیده و حالا او از رابطه آنها مطلع است و درصدد است که به دیگران بگوید اما میداند کسی باور نمیکند پس در صدد فیلمبرداری از آنهاست که بتواند به عنوان مدرک استفاده کند.در اوایل این فصل مادمازل هم به خانه ی جدیدش نقل مکان میکند اما به خانه رفتوآمد دارد و او مدتی است به رابطه مهند و سمر شک کرده.مهند برای شک نکردن بقیه راجع به رابطهشان برای مدتی از آن خانه نقل مکان میکند و رابطه اش را با الیف بهم میزند.در همین حین مشکلات سمر و عدنان آغاز میشود و باعث میشود عدنان برای مدتی به خانه ی خواهرش برود و سمر پیش مهند و بعد از تصادف سمر که جان سالم به در میبرد در صدد بهبود رابطه اش با عدنان بر میآید و از مهند فاصله میگیرد و مهند هم برای فراموش کردن این مسعله دوباره به خوشگذرانی مشغول میشود و برای اذیت کردن سمر خودش را به نهال نزدیک میکند.اما بعد از مدت کوتاهی دوباره رابطه مهند و سمر شکل میگیرد و بشیر موفق میشود از آنها فیلمبرداری کند.