سریال و فیلم

وبلاگ سریال و فیلم

سریال و فیلم

وبلاگ سریال و فیلم

سریال غنچه های زخمی

آخر سریال غنچه های زخمی, سرنوشت ایلول و فریده و توپراک و سوگول و ... عکس های قسمت اخر سریال غنچه های زخمی

قسمت آخر سریال غنچه های زخمی

سریال غنچه‌های زخمی (به ترکی استانبولی: Kırgın Çiçekler) یک داستان درام،نوجوانی و خانوادگی است که از ۲۹ ژوئن ۲۰۱۵ در شبکه آتی‌ویپخش شد. بازیگرانی از جمله ایپک کاراپینار ، اوزگور چویک ، بیران داملا ییلماز ، گوکچه آکیلدیز ، هازار موتان، چاقلا ایرماک و آلینا سولاکر در این سریال نقش ایفا کردند.

سریال غنچه های زخمی

ایلول در یک خانه کوچک به همراه مادر، خواهر کوچکتر و ناپدری اش زندگی می‌کند. ایلول همیشه مورد تجاوز جسمی و عاطفی از سوی ناپدری اش قرار می‌گیرد. زمانی که او این موضوع را به مادر خود انتقال می‌دهد، مادرش او را باور نکرده و وی را به یک یتیم خانه می‌سپرد. او در ابتدا تلاش بسیاری برای ماندن نزد مادر و خواهرش می‌کند و از رفتن به پرورشگاه بسیار ناراحت و دلگیر است. اما به تدریج به هم اتاقی‌های خود که ۴ دختر هم سن و سال او هستند، وابسته شده و از آن به بعد این وابستگی هیچگاه کمرنگ نمی‌شود. این سریال داستان ۵ دختر تنهای به دور از خانواده و مجادله‌های آن‌ها در راه زندگی در سنین نوجوانی را به تصویر می‌کشد.

سریال غنچه های زخمی

شخصیت های اصلی سریال غنچه های زخمی

نامنقشقسمت‌هاشخصیت
ایپک کاراپینارفریده گونگور۱۱۳ - ۱وقتی نامزدش به او خیانت کرد از او جدا شد. فریده یک معلم با تجربه و با اعتماد به نفس است که مددکار پرورشگاه دولتی دخترانه (یتیم خانه) است.وی دریک خانه دو طبقه (که طبقه بالای آن توپراک زندگی میکنه)به طبقه پایین نقل مکان کرد. او در آنجا با توپراک آشنا شد و سپس با او ازدواج کرد.
اوزگور چویکتوپراک ارن۱۱۳ - ۱او یک فرد عادل و صادق است که حرفه و کارش را دوست دارد. و یک معلم با تجربه و با اعتماد به نفس است.او همسر فریده است.
بیران داملا ییلمازایلول اجار۱۱۳ - ۱ایلول یک دختر ۱۶ ساله که وقتی ۱۱ سالشه بود پدرش را از دست داد.در یک خانه کوچک با مادرش مسعوده،خواهرش بوشرا و پدر ناتنی اش (کمال ییلماز) زندگی کرد.ایلول از آزار و اذیت کمال رنج میبرد و در این مورد به مادر خود گفت اما مادرش ایلول را به یتیم خانه میبرد و بعد از آن زندگی ایلول در یتیم خانه آغاز می‌شود.در قسمت ۷۷ مادرش مسعوده را از دست میدهد. دوست پسر او علی است (او در قسمت آخر پایان فصل با علی ازدواج می‌کند).
گوکچه آکیلدیزسونگول جلن۱۱۳ - ۱او ۱۶ ساله که وقتی ۴ سالشه بود زندگی اش را از دست داد (مادرش مرد ،پدرش زندان افتاد). بستگانش او را نگه نداشتند و به یتیم خانه تحویل دادند.او ظاهر سخت و غمگین و رفتار پسرانه دارد اما باطنش عاطفی و صادقانه است. سونگول و "گونی" عاشق هم می‌شوند. بعدها آن دو مخفیانه ازدواج میکنند چون خانواده اش با باهم بودنشان مخالف بود و میخواست آن دو را از هم جدا کند. او در نهایت (قسمت آخر پایان فصل) میمیرد و دختر کوچکش به دست گونی و دوستانش بزرگ می‌شود.
هازار موتانجمره درین اوغلو۱۱۳ - ۱او زندگی پولداری داشت اما پدر و مادرش را در ۱۶ سالگی از دست داد ، بستگانش از او حمایت نکردند و به یتیم خانه افتاد.او بعدها میفهمد که پدرش با زنی رابطه داشته و خواهر دارد. دوست پسر او سرکان است.
چاقلا ایرماکساغر کوتای/ ساغر لوکومجوزاده۱۱۳ - ۱۱۶ ساله، مادرش بعد از متولد شدنش او را روی کیسه آرد گذاشت. مادرش به مدیر یتیم خانه نریمان میگوید که دخترش را نمی‌خواهد (و ساغر از نوزادی در یتیم خانه بزرگ میشود). بعدها ساغر مادرش بانو را پیدا می‌کند... بعدها بانو (مادرش) از پدر گونی حامله می‌شود و بعد از به دنیا آمدن بچه اش ، بچه خود را به قتل می‌رساند به همین علت به بیمارستان روانی منتقل می‌شود. سرنوشت به ساغر رحم نکرده‌است.
آلینا سولاکرمرال کندیر۱۱۳ - ۱او ۱۶ ساله که در فصل‌های بعدی مادرش را میبیند اما مادر او توسط داداش عباس کشته می‌شود بعد از آن مرال در همین حالت غمگینی میماند تا اینکه عشقش "مرت" وارد زندگی او می‌شود.

شخصیت های دیگر

نامنقشقسمت‌هاشخصیت
عارف دیرنگونی ارتورک۱۱۳ - ۱او( فرد یک خانواده ثروتمند) دوست پسر سونگول است.آنها بعدها باهم ازدواج میکنند.و صاحب فرزند میشوند.
مهمت (محمد) آیکاچسرکان اوزگون۱۱۳ - ۱او فرد یک خانواده ثروتمند است. سرکان برادر دفنه و دوست هم کلاسی ایلول است.بعدا دوست پسر جمره می‌شود.
ودا یورت سورنازان اوزگون۱۱۳ - ۱مادر دفنه و سرکان است.او گوکهان را کشت (اما زودی از زندان آزاد شد). بعدا مشخص می‌شود که او دفنه و سرکان را به فرزندی قبول کرده‌است.(در بخش‌های پایانی فصل 3 با دختران یتیم خانه مهربان می‌شود)
نیل کسردفنه اوزگون۱-۱۱۳دختر نازان و خواهر سرکان است او مانند مادرش دختران یتیم خانه را دوست ندارد.
زینب ایرگاتهدیه۱۱۳ - ۱خدمتکار یتیم خانه
بورجو آلممانسلین۱۱۳ - ۳۵مادر گونی
جانسو فیرینجیکمال ییلماز۸۴ - ۱ناپدری ایلول است که به ایلول چشم دارد به‌طور اتفاقی مسعوده، مادر ایلول را می کشد او به دلیل جرم‌هایی که مرتکب شده مدتی مجرم فراری شناخته می‌شود و در نهایت به دلیل جراحت شدید در قسمت ۸۴ میمیرد.
دریا آرتمیلمسعوده ییلماز۷۷ - ۱مادر ایلول و همسر کمال است. او تجاوز کمال به ایلول را باور نکرده و ایلول را به یتیم خانه می سپارد اما بعدا در اثر سقوط از پله‌ها فلج می‌شود کمال جلوی چشم او قصد تجاوز به ایلول را دارد اما موفق نمیشود و در نهایت مسعوده به دست کمال کشته می‌شود.
یاغمور اونزینو درین اوغلو۴۱ - ۲۴خواهر جمره
بیرژن انژینبانو ساواش(۲۰ - ۹)-(۶۳ - ۳۲)-(۸۸ - ۸۷)مامان ساغر است که مدتی با پدر گونی رابطه داشته و از او بچه دار شد اما بعدا بچه خود را کشت به همین علت به تیمارستان فرستاده می‌شود و در نهایت در قسمت ۸۸ بر اثر آتش سوزی یتیم خانه می میرد.
اسما ییلمازبوشرا آجار۱۱۳ - ۱بوشرا خواهر ایلول و دختر مسعوده است.
ساجده تاشانرنریمان سونمز۱۱۳ - ۱او مدیر خوابگاه یتیم خانه است اما بعدها به علت اشتباه در کارش اخراج می‌شود.
اسرا درمانچی‌اوغلوزهرا۱۱۳ - ۶۳نامادری سوگل و همسر سعدالله.
کاآن کاساپ اوغلومرت۱۱۳ - ۳۲او اول با ساغر دوست شد و سپس عاشق سونگول شد و در نهایت او دوست پسر مارال شد.
دنیز اوغورماجده۱۰۷ - ۸۵او همسر صدری است.
ایلول سو ساپانهاریکا۹۴ - ۸۵دختر ماجده . (در قسمت ۹۴ براثر تصادف میمیرد)
اردوغان سیجاکصدری لوکومجوزاده۹۱ - ۸۴پدربزرگ ساغر کوتای
بوراک توزکوپارانکمیسر علی گوکتورک۱۱۳ - ۸۹ (فصل۳)رئیس پلیس شعبه کودکان و دوست پسر ایلول است. (آنها در قسمت اخر فصل پایانی ازدواج میکنند.)
هازال بنلیکمیسر فادیک۱۱۳ - ۸۹ (فصل۳)کمیسر پلیس شعبه کودکان است و با علی کار می‌کند.
تایانچ آیایدیناژدر لوکومجوزاده۹۰-۱۱۳برادر زاده صدری
اوزور باشولتونا۱۱۳ - ۱۰۱نازان به او برای اینکه در آژانس مد کار کند میخواهد که جمره و سرکان را از هم جدا کند.
بولنت دوزگون اوغلویاووز۱۰۹ - ۱۰۶بابای دفنه و سرکان است.او در قسمت ۱۰۹ میمیرد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.